امروز بطور رسمی پایان نامه نویسی اینجانب شروع شد :)
چقدررر ذوق دارم و چقدر خدا رو شاکرم واقعا؛ که بین این فکر و خیال و غوطه ور شدن لابلای آرزوهای برآورده نشده، خیلی عادی و روتین دارم آرزوهای دیروزم رو زندگی میکنم و نه تنها حواسم نیست که ذوق کنم براشون، بلکه خیلی حق به جانب غر میزنم و گله میکنم !!
چقد قدر نشناس میشیم بعضی وقتا -____-
خلاصه که چکیده و مقدمه ی فصل یک رو نوشتم اما انقد هیجان زده بودم که انگار فردا دفاعمه :))
امیدوارم به خوبی پیش ببرمش و گزارش کارمو اینجا ثبت کنم برای روزهای آتی که با خوندن این مطالب لبخند رضایت بزنم و خدا رو شکر کنم. مثل همیشه. بیشتر از همیشه. :)
شب بخیری از دقایق آخر روز اول از دومین ماه پاییز زیبا و در نقطه ای از 25 سال و دوماهگی
پی نوشت :
تیتر از غزل 327 حضرت حافظ
رو ,کنم ,خدا ,آرزوهای ,ذوق ,خیلی ,خدا رو ,روزهای آتی ,که با ,آتی که ,برای روزهای
درباره این سایت